شما به طور تصادفی با راهنمای نهایی مدیریت توسعه نرم افزار آشنا شده اید، یک راهنمای همیشه کاربردی برای مدیریت توسعه نرم افزار که به لطف تجربه ما به عنوان یک کارخانه نرم افزار ایجاد شده است.
چگونه توسعه در یک کارخانه نرم افزار کار می کند؟
شما به طور تصادفی با راهنمای نهایی مدیریت توسعه نرم افزار برخورد کرده اید، عنوانی که می دانم بیش از حد است، اما این چیزی است که ما برای آن تلاش می کنیم. ایده این است که به لطف تجربه ما به عنوان یک کارخانه نرم افزار، یک راهنمای همیشه سبز برای مدیریت توسعه نرم افزار ایجاد کنیم. تعجب نکنید اگر این مقاله در طول زمان تغییر کند و به روز شود. این ایده است!
به عنوان یک کارخانه نرم افزار، ما روی خدمات مدیریت شده، افزایش کارکنان و توسعه محصول کار می کنیم. همه این سرمایه گذاری ها به لطف پیروی از رویه ها و استفاده از راه حل های مدیریتی ساده انجام می شود. شما ممکن است اینجا باشید زیرا در توسعه کار می کنید یا فردی کنجکاو هستید که بهترین ها را برای تجارت خود می خواهد. در هر صورت خوش آمدید!
به طور کلی، کارخانه های نرم افزاری برخی یا همه این خدمات را ارائه می دهند:
- خدمات مدیریت شده
- افزایش پرسنل
- توسعه محصول
طیف وسیعی از نقشهای توسعه نرمافزار وجود دارد و در طول این مقاله، آنها را تجزیه کرده و تصورات غلط را روشن خواهیم کرد. همچنین در مورد متدولوژی هایی مانند Agile و شیوه های توسعه مانند DevOps صحبت خواهیم کرد. ما برای یک فرهنگ منبع باز تلاش می کنیم که در آن همه جوامع نرم افزاری بتوانند دانش و تجربه خود را در طول مسیر به اشتراک بگذارند.
نقش پروژه های توسعه نرم افزار
در توسعه نرمافزار، نقشهای زیادی وجود دارد: مدیر پروژه، مدیر پروژه، مدیر محصول، مالک محصول، کارشناس موضوع، متخصص QA، رهبر QA، آزمایشکنندگان و معماران نرمافزار، رهبر فنی، سرپرست تیم، و توسعهدهنده اصلی کامل. همانطور که می بینید، مدیریت نرم افزار از نقش های توسعه ابایی ندارد و هر کدام مجموعه ای از ویژگی های خود را دارند.
نقشهای پروژه توسعه نرمافزار فراتر از عنوان هستند. آنها برای تقسیم صحیح عملیات و وظایف بسیار مهم هستند. ایجاد زنجیره فرماندهی و کانال های ارتباطی نیز با توجه به درونیات هر سازمان ضروری است.
اما قبل از اینکه با فرهنگ کاری پیشرفت کنیم، باید نقش ها و مسئولیت ها را درک کنیم (به نظر می رسد کتابی از جین آستن است، درست است؟).
CTO
CTO مخفف chief technology officer است و می توان آن را معادل یک مدیر عامل در ساختار سلسله مراتبی اما برای بخش فناوری دانست. مانند سایر نقشهای با مسئولیت بالا، تقریباً هر CTO شرح شغل متفاوتی دارد. این به دلیل تفاوت در اندازه و فرهنگ کاری شرکت ها است.
به عنوان یک قاعده کلی، CTO مسئول تصمیمات در سطح اجرایی در مورد فناوری است که شامل تنظیم و اجرای استراتژی های بلندمدت، تجزیه و تحلیل الزامات فناوری آینده، و کارکنان تیم و موارد دیگر است.
CTO مسئول نحوه تأثیرگذاری، بهینه سازی و سودمندی فناوری بر کسب و کار است نه توسعه نرم افزار. این مسئولیت می تواند زمانی که در مورد یک استارتاپ یا کسب و کار کوچک صحبت می شود، بیشتر شود. در این موارد، توسعهدهنده اصلی ممکن است وارد یک روش کار کاملاً ثابت شود که شامل وظایف یک CTO است.
در مورد مهارت های مورد نیاز برای یک CTO، این نقش مستلزم ترکیب مهارت های مدیریتی، بین فردی و فن آوری است. آنها باید بتوانند در استراتژی های میان مدت تا بلندمدت فکر کنند و با آخرین پیشرفت های تکنولوژیکی که می تواند برای کسب و کارشان مفید باشد در تماس باشند. مدیران ارشد فناوری با بازیگران اصلی شرکت ارتباط برقرار میکنند، بنابراین از پایگاه دانش گسترده و مهارتهای رهبری نیز قدردانی میشود.
CTOها آنهایی هستند که تکامل فن آوری شرکت را ارتقا می دهند و بهترین محیط را برای رقابتی بودن شرکت ایجاد می کنند. برای دستیابی به این هدف، آنها اغلب باید استراتژی های تجاری و فناوری را با هم ترکیب کنند و این نقش را در هر شرکت به اندازه کافی بزرگ ضروری می کند.
در اینجا مهارت ها و مسئولیت های یک CTO (مدیر ارشد فناوری) آمده است:
- سطح تخصص بالا
- پایگاه دانش گسترده
- تطبیق پذیری و خلاقیت
- چشم انداز تجاری و استراتژیک
- رهبری و مدیریت
- برنامه ریزی میان مدت تا بلند مدت