برخی از داستان های واقعی برای بهترین فیلم ها ساخته می شوند
aconman که خلبانی هواپیما را آموخت. یک اسکیت باز المپیکی که به اراذل و اوباش پول می داد تا رقیب را از بین ببرند. گروهی از روزنامه نگاران که کودک آزاری سیستماتیک کلیسای کاتولیک را به عهده گرفتند. اینها فقط سه نمونه از داستانهای واقعی هستند که اکنون جاودانه شدهاند و فیلم های بسیار خوبی هستند! در هالیوود و فراتر از آن، فیلمهای عالی که مستقیماً از داستانهای واقعی الهام گرفتهاند، فراوانند. آنها عجیب، تکاندهنده، و رمانتیکند. فیلم های هندی زیبا را ببینید.
شبکه اجتماعی (۲۰۱۰)
مارک زاکربرگ یکی از قدرتمندترین افراد روی کره زمین است. اما قبل از اینکه نام آشنا شود، قبل از انتخابات سال ۲۰۱۶ و جلسات سنا و گسترش گسترده اطلاعات نادرست، او فقط یک دانشجوی تازه از دانشگاه هاروارد بود که یک وب سایت دردسرساز برای ارزیابی جذابیت آیوی لیگرها ایجاد کرد – و به این ترتیب فیس بوک متولد شد. بهترین فیلم علمی-تخیلی که عاشقش خواهید شد.
شبکه اجتماعی انفجار اولیه سایت رسانه های اجتماعی نهال و متعاقب آن فروپاشی تیم موسس سایت را ترسیم می کند، زیرا جسی آیزنبرگ در نقش دانش آموزی که به غول فناوری تبدیل شده است، تحت تاثیر قرار می گیرد. خوشبختانه هیچ اشاره ای به متاورس نشده است.
کوه ها و فیلم ها همیشه شادترین همراهان نیستند. عجیب است، زیرا روی کاغذ، فکر میکنید درام ذاتی سفرهای پرخطر، شخصیتهای بیباک و مناظر شگفتانگیز موفقیتهای سینمایی بیشتری را به همراه داشته باشد.
خب، اکسپدیشنها خیلی دراماتیکتر از فصل قله اورست در سال ۱۹۹۶ نیستند، زمانی که شرایط خائنانه، طوفانهای وحشیانه، ازدحام بیش از حد و خطای انسانی باعث ایجاد یکی از غمانگیزترین و بدنامترین روزهای تاریخ صعود شد.
در کتاب جان کراکائر، به هوای نازک، و پاسخ آناتولی بوکریف، صعود، به طرز درخشانی بیان شده است. بنابراین کلاه بر تلاش های شجاعانه این فیلم برای غلبه بر روند کوهنوردی و جان بخشیدن به رشته های پیچیده داستان است.
با وجود بازیگران همهستاره، مسلماً اگر داستان را نمیدانید، فیلم سختی است که باید دنبال کنید. اگر الان این کار را انجام میدادند، در عوض یک ۱۰ نفره عالی در نتفلیکس ایجاد میکرد.
چیزی که از طریق سکانسهای اکشن فنی و جلوههای بصری دراماتیکش شایسته اعتبار واقعی است، در نهایت این است که این احساس را به کسانی که هر سال توسط آن کشیده میشوند، چگونه به نظر میرسد و احساس میکند. و فقط برای این کار، ما صندلنوردان کلاههای نورث فیس خود را برمیداریم.
اولین مرد (۲۰۱۸)
با توجه به موقعیت آن به عنوان بزرگترین شاهکار اکتشاف بشر، سخت است باور کنیم که این اولین روایت تخیلی از فرود آپولو ۱۱ بر ماه است که حدود ۴۹ سال پس از اینکه آرمسترانگ و آلدرین چکمه های خود را روی سطح ماه گذاشتند ظاهر شد.
بر اساس کتاب جیمز آر هنسن در سال ۲۰۰۵، اولین مرد: زندگی نیل آ. آرمسترانگ، بر فرمانده ساکت، نامفهوم و خونسرد آن ماموریت تمرکز دارد، خلبان و مهندس آزمایشی که سرنوشت برای دستیابی به موفقیت و سطحی از آن انتخاب شد. بدنام تعداد کمی می دانند که چگونه با آن رفتار کنند.
رایان گاسلینگ نقش یک مرد مستقیم را بازی می کند که بسیار مستقیم و همانطور که تاریخ نشان می دهد، صادقانه است، بنابراین مسئولیت فیلمنامه و کارگردانی دیمین شزل را به عهده می گیرد تا زیر پوست او برود. سومین فیلم او، پس از موفقیت استراتوسفری Whiplash و LA LA Land، نشان دهنده تغییر قابل توجه دیگری در لحن شزل است که عناصر تراژدی خانوادگی، مطالعه شخصیت ظریف و فیلم اکشن دوره را ترکیب می کند.
این در عرصه دوم است که واقعاً عالی است. سکانسهای اولیه آزمایش آپولو فوقالعاده هستند، در حالی که فرود روی ماه خود یک مجموعه خیرهکننده است که به طرز درخشانی شرایط اضطراری حیاتی واقعی و حیاتی را به تصویر میکشد که قدرت ذهنی و مهارتهای خلبانی آرمسترانگ تضمین میکرد که نوع پایان درستی داشته باشد.
مانی بال (۲۰۱۱)
اگر موضوع به کارگیری آمار در عملکرد بیسبال دقیقاً خون شما را نمی گیرد، مطمئن باشید که این فیلم متفکرانه، هوشمند و شگفت آور متحرک بسیار بیشتر از این است.
بیسبال همیشه در ایالات متحده جایگاهی افسانه ای داشته است، جایی که عواطف، شهود و احساس به طور سنتی بر مفاهیم غیرعاشقانه ای مانند اعداد خرد کردن غلبه کرده است. بنابراین داستان این است که چگونه بیلی بین (برد پیت) مدیر کل اوکلند اتلتیک – که در سال ۲۰۰۲ با وظیفه بازسازی تیم روبهرو شد – تصمیم بیسابقهای را برای استفاده از سر به قلب و استفاده از یک مدل آماری برای موفقیت گرفت. به خودی خود یک داستان منشأ جالب برای تلاقی ورزش مدرن و تجارت است.
با این حال، این به عنوان یک درام انسانی نیز عمل میکند، و پیت در بهترین حالت خود به عنوان مردی میانسال، جاهطلبیهای خود را دوباره تنظیم میکند و خردمندیهایی را که ممکن است از موفقیتها و شکستهای خود به دست آورده یا نداشته باشد، به کار میگیرد. البته اعتبار سنجی انجام می شود، اما به شیوه ای کاملا غیر هالیوودی. همه اینها به خوبی توسط کارگردان بنت میلر (با عرض پوزش) بیان شده است که با فاکسکچر و کاپوتی، متعاقباً به یک متخصص در مطالعات شخصیتهای سینمایی درباره افراد واقعی تبدیل شده است.
فقط رحمت (۲۰۱۹)
چهارمین فیلم دستین دانیل کرتون، نویسنده/کارگردان، بر اساس کتابی است که در سال ۲۰۱۴ توسط وکیل مدافع حقوق مدنی مشهور جهان برایان استیونسون نوشته شده است. زندگینامه تلاشهای خستگیناپذیر استیونسون برای مبارزه با سیستم قضایی ایالات متحده را بازگو میکند، و فیلم به دنبال تلاش استیونسون (با بازی مایکل بی. جردن) برای آزادی یک زندانی محکوم به اعدام، والتر مکمیلیان، با بازی جیمی فاکس است. هم در غم و هم در رستگاری اش دل خراش و زیباست.
به آقا، با عشق (۱۹۶۷)
به آقا، با عشق بر اساس رمان زندگی نامه ای به همین نام در سال ۱۹۵۹ نوشته E. R. Brathwaite است که دوران معلمی خود را در لندن پس از جنگ جهانی دوم بازگو می کند و نگاهی هرگز دیده نشده به سیاست نژاد و طبقه در آن زمان ارائه می دهد. زمان. سیدنی پواتیه نقش یک مهندس آرمانگرا اهل گویان بریتانیا را بازی میکند که در آموزش گروهی از دانشجویان سفیدپوست در شرق لندن گیر میکند.